یادداشت های پراکنده
اگر می شود آرام تر روی سنگفرش دلم قدم بگذار بعضی هایشان ترک برداشته اند هر لحظه ممکن است هزار تکه شوند...
نظرات شما عزیزان:
راستى من يه گروهى تشكيل دادم بنام "دلباختگان" لطفا بياين تو وبم و عقايدمو بخونين و اگه قبول داشتين و اگه دوست داشتين عضو بشين و منو از طريق يك نظر مطلع كنين ، سپاسگزارم . سامان
که به ديدنت مي آيم
اما هر بار
گوشهايم را مي گيرم
مي پيچانم
و مي گويم
بارِ آخَرت باشــــــد
اما تا به خودم آمدم ديدم من بين شما دو نفر هستم...
چه تفاوتي بين فکرم و حقيقتم بود...
سلام
آپم
سبدی که خدا امشب به تو هدیه می دهد
مرا هم به خدایت نشان بده . . .
التماس دعا عزیز دلم
www.pejmankamrani.blogfa.com
و از ايــن کــافــه هــم خــواهيــم رفــت!
و مــن هنــوز بــه حــرف هــايــي
فکــر مــي کنــم
کــه بــراي نگفتــن داريــم ..
که بر روي کاغذها آوار مي شوند !
اما افسوس که
" تو " عاشق نمي شوي.
معناي زندگي
نهفتــه است در لبخنـد پنهــان پرندگان
به انسانهـــايي که
" از آخرين تکه ي نانشــان هم نمي گذرند ... " !!!!
Power By:
LoxBlog.Com |